دوستان و دشمنان انتخابات مشارکتی و رقابتی چه کسانی هستند؟
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۹۵۱۰۲
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها - نورنیوز نوشت: وقتی غروب روز سوم آبان، مسئولان ستاد انتخابات کشور خبر دادند که ۲۴ هزار و ۸۲۶ نفر به عنوان داوطلب دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی ثبت نام قطعی کردهاند این سوال برای فعالان و کنشگران عرصه سیاسی ایران ایجاد شد که «آیا جهشی که در تعداد نامزدان رقم خورده در میزان مشارکت عمومی مردم در انتخابات هم تکرار خواهد شد یا نه؟» و «آیا میتوان امید داشت رشد چشمگیری که در "تعداد انتخاب شوندگان" رخ داد در "میزان مشارکت انتخاب کنندگان" هم نمایان شود؟» درباب سئوالاتی از این جنس نکاتی قابل طرح است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکم) در کمتر از ۴ ماهی که تا روز انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی باقی مانده هنوز نشانه های قابل اعتنایی از شور انتخاباتی در فضای اجتماعی مشاهده نمیشود. هرچند برای قضاوت نهایی در این باب، هنوز زود است اما نکته آنجاست که در فضای سیاسی و رسانهای کشور، اتفاقاً رفتارهای «ضد مشارکت» یا «مشارکت سوز» زودتر و زیادتر از رفتارهای «مشارکت آفرین» ظاهر شدهاند! سبقت عناصر مغایر با مشارکت بالا بر عناصر تشویق کننده برای مشارکت، واقعیت نگران کنندهای است که نمیتوان نسبت به آن بیاعتنا بود. بیایید صحنه انتخاباتی کشور را از جهت مشارکت سوز بودن یا مشارکت آفرین بودن رفتارهای فعالان میدان، ورانداز کنیم.
۱) اولین تصویری که دورنمای یک انتخابات پرشور را در ذهن مردم ترسیم میکند رقم داوطلبانی است که برای رقابت ثبتنام میکنند. با این معیار، انتخابات آتی، صاحب یک نصاب چشمگیر است. تعداد داوطلبان این دوره، بالاترین عدد در بین تمامی ادوار انتخابات مجلس است. عدد ۱۶ هزار و ۳۳ نفر داوطلبی که برای انتخابات دوره یازدهم مجلس ثبت نام کردند اکنون با جهشی بیش از ۵۰ درصد به عدد ۲۴ هزار و ۸۲۶ نفر رسیده است. چنین اشتیاقی به خودی خود ظرفیت دارد رقابتی فشرده با مشارکتی بالا را رقم بزند.
۲) تصویر دوم، مربوط به اراده نهادهای متولی احراز صلاحیت (چه در هیأتهای اجرایی و چه در هیأت های نظارت) در مواجهه با داوطلبان است. شک نیست که این نهادها شیوه عمل خود را در چارچوب ضوابط قانونی معرفی میکنند. اساساً شاید برای آنها میزان مشارکت مردم، اولویت اصلی نباشد چراکه احتمالاً خواهند گفت ما متولی «سلامت» انتخابات هستیم نه مسئول «مشارکت». این، سخن غلطی نیست اما توجه به این نکته بسیار مهم ضروری است که نوع استفاده از ضوابط قانونی میتواند سختگیرانه یا بیطرفانه یا توأم با درجاتی از نرمش و وسعت نظر باشد. نتایج احراز صلاحیتهایی که توسط هیأتهای اجرایی آشکار و رسانهای شده گویای مواجههای توأم بانرمش و وسعت نظر نیست. حتی اگر تعداد این رد صلاحیتها یا عدم احراز صلاحیتها پرشمار نباشد اما نفوذ و تأثیرشان، میزان مشارکت را دچار تلاطم و نوسان میکند. به این اعتبار شاید لازم باشد هیأتهای اجرایی در مسیر اقناع افکار عمومی، گام بردارند و ذهن جمعی را نسبت به دلایل رد صلاحیت ثبتنام کنندگان، خصوصاً آنها که در افکار عمومی صاحب وجاهت و مکانتی هستند متقاعد سازند. هر تصمیمی در این سطح میتواند تأثیر مستقیم و جدی بر پدیده مشارکت انتخاباتی مردم داشته باشد.
۳) تصویر سوم از انتخابات پیش رو را آن دسته از کنش های رسانه ای برمی سازد که از سوی چهرههای سیاسی یا صاحبان تریبون ابراز میشود. وقتی فعالان سیاسی، انتخابات را از همین روزها آگاهانه یا ناآگاهانه به میدانی برای مخاصمات یا تسویههای جناحی یا افشاگریهای سیاسی تبدیل کنند رغبت شهروندان برای مشارکت را تضعیف خواهند کرد. کمتر از ۴ ماه مانده به برگزاری انتخابات، رویکردهای انقباضی از جمله سند زدن کشور به نام یک گروه خاص، ولو اینکه از سوی فردی نامؤثر صورت گرفته باشد عین «دفع حداکثری» است. وقتی یکی دو تن از تریبون داران عرصه رسانه یا مشاهیر عرصه سیاست و فرهنگ، به شکلی علنی و آشکار مقامات ارشد سابق یا فعلی را تخطئه کنند و مثلاً شورای نگهبان را برای رد صلاحیت آنها فرابخوانند نتیجهای غیر از این به بار نخواهد آمد که شهروند سرگردان خیال کند انتخابات آتی، چیزی غیر از مناقشات فردی یا جناحی نیست ولذا لزومی برای مداخله در این مناقشات و مشارکت در انتخابات نبیند. صداو سیما مهمترین مسئولیت را در این تصویرسازی برعهده دارد و باید نقش خود را به عنوان نهادی طرفدار انتخابات و مشارکت به شهروندان بباوراند.
دوم) میان اهل نظر تقریباً اجماع است که مهم ترین شاخص مشروعیت یا مقبولیت یک نظام سیاسی، مشارکتپذیر بودن آن نظام است. عیار دموکراتیک بودن یک ساختار حکومتی وقتی اوج میگیرد که میزان مشارکت شهروندان به نحو معناداری افزایش پیدا کند. مشارکت بالا غیر از تقویت پایههای مشروعیت و مقبولیت یک نظام سیاسی، شاخصی برای افزایش اقتدار ملی هم هست. به این ترتیب،هر رفتار و رویکردی که نرخ مشارکت واقعی شهروندان در انتخابات را بالا ببرد عملاً رفتاری در مسیر تقویت مشروعیت و مقبولیت و اقتدار ملی هم هست. متقابلاً، هر اقدامی که ضد مشارکت باشد نهایتا با ایده «ایران قوی» مغایرت دارد.
به نظر میرسد رکن اصلی در افزایش مشارکت عمومی، تأمین عنصر «رقابت»، البته با حضور رقابت کنندگان واقعی و اصلی است. اگر ذهن جمعی ایرانیان، میدان انتخابات را خالی از رقبای اصلی ببیند و احساس کند «حق انتخابش» محدود شده و گزینههای حقیقی رقابت در فهرست تأیید شدگان نیست چه انگیزهای برای مشارکت در این اقدام ملی خواهد داشت؟ مقام معظم رهبری چهار اصل «امنیت، مشارکت، سلامت، و رقابت» را از ارکان یک انتخابات مطلوب دانسته و متولیان را به تأمین این اصول و ارکان فراخواندهاند.
این اصول در کنار راهبرد «جذب حداکثری، دفع حداقلی»، میتواند به خودی خود چشمانداز یک انتخابات پرشور، سالم، رقابت آمیز، امن و ایمن، و سالم و قابل اعتماد را رقم بزند. به نظر میرسد بزرگ ترین تحریف گران سخن رهبری کسانیاند که از میان این اصول چهارگانه دست به انتخاب میزنند. یکی، دوتا را برجسته میکنند اما به یکی، دوتای دیگر التفات ندارند.
برخی با توسل به اصل «سلامت» عنصر «رقابت» را نادیده میگیرند و برخی دیگر به اصل «امنیت» تشبث میکنند تا از ضرورت و اهمیت اصل «مشارکت» بکاهند. میتوان در جریانات سیاسی کشور، صداهایی را یافت که معتقدند به دلیل شرایط جاری منطقه و بینالملل، اصل «امنیت» بر سه اصل دیگر رجحان دارد. چنین مصلحت سنجی هایی، راهبرد حکیمانه «میزان، رأی ملت است» را تعلیق میکند و «خواست مردم» را از فیصله بخش بودن و فصل الخطاب بودن ساقط مینماید. اما پیداست که انتخابات در گفتار رهبری، وقتی مطلوب تلقی میشود که این چهار اصل، با هم و ذیل راهبردهای «جذب حداکثری و دفع حداقلی» و نیز «حق الناس دانستن رأی مردم» محل توجه باشد.
اکنون در چهارقدمی برگزاری انتخابات مهم دوره دوازدهم مجلس، هم برای مدیران و دست اندرکاران انتخابات و هم برای چهرهها و فعالان رسانهای و سیاسی، باید کاملاً روشن باشد که مراعات آن راهبردهای اصولی، از چه طریقی محقق یا با کدام رفتارها مخدوش میشود. از همین روزها میتوان جدولی با دو ستون طراحی کرد و نام افراد و جریانهایی را که در مسیر مشارکت افزایی و رقابت آفرینی یا مشارکت سوزی و رقابت ستیزی فعالیت میکنند در آن ثبت کرد. دوستان و دشمنان انتخابات مشارکتی و رقابتی با این جدول بهتر شناخته میشوند.
پایان پیام/ت
منبع: فارس
کلیدواژه: انتخابات مجلس انتخابات مشارکتی انتخابات رقابتی نورنیوز میزان مشارکت رسانه ای ثبت نام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۹۵۱۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چه عواملی در مشارکت سیاسی زنان نقش دارد؟
نتایج مطالعات یک گروه از پژوهشگران نشان میدهد عواملی مانند چالشهای مالی و اقتصادی، ساختار فرهنگی و سیاسی ذاتگرا و بنیانگرا، جامعه مردمحور و جبر محیطی نقش بازدارنده در مشارکت سیاسی زنان دارد.
موضوع مشارکت سیاسی زنان در کشورهای در حال توسعه، پدیده پیچیدهای است که به پویایی و توسعه نظامهای سیاسی مربوط میشود. سطح مشارت سیاسی شهروندان نشان دهنده یک نظام سیاسی توسعه یافته است. توسعه نظامهای سیاسی در یک ملت به میزان مشارکت سیاسی شهروندان بدون تفاوت جنسیتی بستگی دارد. گزارش اخیر شکاف جنسیتی جهانی نشان میدهد اگر مسیر کنونی در جهان حفظ شود، برای اروپای غربی ۵۴.۴ سال دیگر و برای کشورهای جنوب آسیا ۷۱.۵ سال طول خواهد کشید تا شکاف جنسیتی را کاهش دهند.
همچنین گزارش دفتر توسعه انسانی سازمان ملل متحد درباره اقدامات کشورهای عضو در زمینه میزان پایبندی و اهتمام دولتها در تحقق اهداف برنامههای توانمندسازی جنسیتی و مشارکت دهی زنان در سیاست نشان میدهد حضور زنان در عرصه سیاسی و ساختار قدرت، کمتر از مردان است که شاید مهمترین علت آن مردسالارانه بودن ساختار سیاسی کشورهای خاورمیانه و محدودیتهایی است که مانع از حضور پررنگ و چشمگیر زنان در عرصههای گوناگون میشود و مهمتر از همه نگرش جامعه درباره حضور و فعالیت زنان در عرصههای مختلف، میزان مشارکت زنان را تحت تاثیر قرار میدهد.
چه عواملی در مشارکت سیاسی زنان نقش دارد؟
انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد و از میان نامزدهای حاضر در عرصه رقابت، ۲۴۵ نفر به مجلس راه یافتند و سرنوشت ۴۵ کرسی باقی مانده برای ۲۲ حوزه در دور دوم انتخابات که در روز ۲۱ اردیبهشت برگزار میشود، روشن خواهد شد.
تبلیغات دور دوم انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی نیز از بامداد روز ۱۳ اردیبهشت آغاز شده و تا ساعت هشت صبح پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ادامه دارد. آخرین جلسه مجلس یازدهم روز دوم خرداد تشکیل و مراسم افتتاحیه مجلس شورای اسلامی در دوره دوازدهم، روز هفتم خرداد ماه برگزار میشود.
زنان به عنوان نیمی از جمعیت ایران در انتخابات پیش رو نقش موثر و مهمی داشته و مشارکت سیاسی آنان شاخص حائز اهمیت در فرآیند توسعه پایدار است. «مهدیه آخوندی»، «کرم حبیب پور گتابی» و «زهرا حضرتی صومعه» در مطالعهای با عنوان «آسیب شناسی مشارکت سیاسی زنان تهران بر اساس نظریه زمینهای» این موضوع را مورد توجه قرار داده و از طریق روش کیفی سعی کردهاند علل، شرایط مداخلهگر و شرایط زمینهای تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی زنان را مورد مطالعه و واکاوی خود قرار دهند.
شرایط عِلّی تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی زنان
فقدان استقلال مالی زنان، اهمیت داشتن درآمد، استقلال خواهی مالی، هزینههای زیاد فعالیتهای اقتصادی، فقدان منابع مالی کافی برای امور سیاسی زنان، وابستگی مالی زنان، فقدان اندوخته مالی زنان، تمایل نداشتن زنان به هزینه کردن در عرصه سیاسی، فقدان حمایت مالی زنان در عرصههای سیاسی، بالا بودن هزینههای مشارکت فعال سیاسی برای زنان، تمایل شدید به داشتن استقلال مالی و هزینه بر بودن فعالیتهای اقتصادی از جمله شرایط عِلّی تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی زنان است.
همچنین انحصارگرایی فضای سیاسی، مداخله نکردن سیاسی گروههای مختلف در سیاست از جمله زنان، نبود گروههای سیاسی حامی از زنان، فقدان ساختار مناسب حزبی برای زنان، طرد سیاسی زنان، به رسمیت نشناختن سیاسی زنان و درونگرایی گروههای سیاسی نیز از دیگر عوامل علی تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی زنان است.
شرایط زمینهای تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی زنان
شریط زمینهای در حقیقت مقولهها و مفاهیمی را در بر میگیرد که زمینهساز مشارکت سیاسی زنان است و فعال شدن آنان در این حوزه را تسهیل میکند یا برعکس مانع از مشارکت سیاسی آنان میشود. یکی از شرایط زمینهای مهم در زمینه مشارکت سیاسی زنان ساختار نابرابر و مردسالاری در حوزه کنشگری سیاسی است عامل مردسالاری به عنوان یک سیستم رفتاری سرکوبگر نقشی کلیدی ایفا میکند. مردانی که با این سیستم جامعهپذیر شدهاند، این الگوی رفتاری را با خود به صورت کلی در جامعه و به صورت جزئی به سیستم حزبی و انتخاباتی منتقل میکنند. در نتیجه زنان حتی خارج از خانه و خانواده خود با رفتارهای پدرسالارانه مواجه خواهند شد.
بنابراین، تبعیض جنسیتی فضای سیاسی، نبود پذیرش کافی جامعه برای مشارکت سیاسی زنان، نگاه مردانه داشتن به امر سیاست، طرد پنهان زنان از مشارکت سیاسی از جمله ویژگیهای ساختار فرهنگی و سیاسی ذات گرا و بنیان گرا است که مانع از مشارکت سیاسی زنان میشود.
همچنین نبود حمایت کافی خانواده از زنان در مناصب سیاسی، جامعهپذیری منع کننده برای زنان در حوزه امور سیاسی، فقدان آموزش حقوق سیاسی برای زنان، حمایت نکردن کافی زنان از یکدیگر، کمبود رشد سیاسی زنان، محدودیت شدید در محیط خانواده، سنت گرایی در خانوادهها و نپذیرفتن زنان در مناصب سیاسی و استقبال نکردن جامعه از زنان موفق سیاسی از جمله ویژگیهای جامعه مردمحور و جبر محیطی است که بر مشارکت سیاسی زنان تاثیر میگذارد.
شرایط مداخلهگر بر مشارکت سیاسی زنان
یکی از شرایط مداخلهگر در مشارکت سیاسی زنان، به ویژگیهای روحی و روانی آنان در عرصه سیاسی برمیگردد. با وجود ماهیت مدنی و عقلانی مشارکت سیاسی، زنان از وجوه روحی و روانی نیز متاثر هستند. به بیان دیگر فعالیت سیاسی تنها از عوامل عقلانی تاثیر نمیپذیرد و ویژگیهای روحی-شخصیتی زنان از جمله اعتماد به نفس خود بزرگبینی، تمایل به مشارکت سیاسی، ریسک پذیری و اقتدار شخصیتی از جمله شرایطی هستند که میتوانند حلقه ارتباط زنان با ساختار سیاسی را مختل کننداز طرف دیگر، مشارکت سیاسی زنان این ویژگیهای روحی و روانی را تقویت میکند. مشارکت سیاسی به زنان عزت نفس میبخشد و به آنان احساس مفید بودن، کفایت، ارزش و قدرت و اعتماد به نفس میدهد و از طرف دیگر بی اعتنایی به این نیازهای روحی و روانی به احساساتی از قبیل حقارت، ضعف و درماندگی در آنان منجر میشود.
راهبردهایی به منظور افزایش مشارکت سیاسی زنان
به منظور افزایش مشارکت سیاسی زنان راهبردهایی از قبیل عدالت اقتصادی در حوزه تقسیم کار جنسیتی، رفع قوانین تبعیضآمیز و مردسالارانه، ایجاد بسترهای رشد و نمو برای زنان و مردان، ایجاد زمینههای خودشکوفایی و تربیت بر اساس خودباوری برای زنان و حمایت از مشارکت سیاسی زنان پیشنهاد میشود.
همچنین پرورش زنان و توانمندسازی برای آنان از دوران مدرسه، انتخاب زنان به عنوان مدیران رده بالا و میانی، پذیرش زنان در عرصههای مختلف اقتصادی سیاسی، کمک کردن سمنها به زنان در شکوفایی و مشارکت سیاسی، تغییر شکاف میان خانواده و زنان و اعتماد آنان به تواناییهای دختران و زنان و قبح شکنی از حضور زنان در عرصههای مختلف سیاسی از جمله راهکارهای موثر در این زمینه هستند.
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی